جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1276
تقابل فعال بین فضیلت و الزام (ارسطو، امانوئل کانت) [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Laura Ann Melim
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هدف این پژوهش، بازگرداندن فضیلت، آنچنان که در عمل آشکار می‌شود، با ایجاد استقلال مفهومی و ارزشی برای عمل فضیلت‌آمیز از فاعلیت فضیلت‌آمیز از یک سو، و از سوی دیگر عمل واجب اخلاقی، جایگاهی محوری در نظریه اخلاقی به دست می‌آورد. یک دیدگاه ارسطویی، به جای یک دیدگاه کانتی یا نتیجه‌گرا، به عنوان دیدگاه مناسب برای مطالعه کنش فضیلت‌آمیز ظاهر می‌شود. با این حال، این مطالعه در تأکید بر اعمال، به جای کیفیت کارگزاران، با اخلاق ارسطو، و نیز با بیشتر نوشته‌های معاصر در مورد اخلاق فضیلت تفاوت دارد. برای ایجاد استقلال مفهومی کنش فضیلت‌آمیز، نسبت به فاعلیت فضیلت‌آمیز، من اولویت خود فضیلت را مطرح می‌کنم و عمل فضیلت‌آمیز را در درجه دوم فضیلت قرار می‌دهم و از آن مطلع می‌شوم. یک عمل در صورتی که خوب و مناسب باشد به فضیلت آگاه می شود. فعل خوب عملی است که هدف آن خیر باشد، در صورتی که هدف از عمل نه نیت فاعل باشد و نه نتیجه بالفعل یا احتمالی آن عمل، بلکه نتیجه ای که یک فرد عاقل دلیلی برای استنباط آن داشته باشد، نتیجه مورد نظر است. عمل عمل فضیلت‌آمیز، چنان که تعریف شده است، ارزش دارد و صرفاً بیان فضیلت یا انگیزه‌های خوب عامل نیست. از این رو، ارزش عمل صالح از فضیلت فاعل یا ارزش انگیزه های او ناشی نمی شود. من عمل فضیلت را از عمل واجب اخلاقی به سه طریق تشخیص می دهم: (1) با نشان دادن عدم تناسب برخی از اعمال واجب، که شرط لازم برای فضیلت است. (2) با نشان دادن اینکه تعریف من از عمل فضیلت‌آمیز، مفهوم فضیلت را از مفاهیم واجب خاص، نافله و وظیفه ناقص متمایز می‌کند. (3) با این استدلال که دیدگاه اخلاقی مناسب برای تحلیل ماهیت عمل فضیلت‌آمیز واقعاً متمایز از دیدگاه اخلاقی است که به نظریه‌های مدرن تعهد می‌پردازد. در بررسی حدود وجوب، با طرح ملاک عدم واجب بودن در افعال و با ارائه چهار نمونه از اعمالی که با توجه به این معیارها، غیر واجب هستند، استدلال می کنم که افعالی از نظر اخلاقی حسنه و غیر واجب است. ، اما با فضیلت و اخلاق هستند.
اخلاق در تبعید: مطالعه تطبیقی شینران و ابن میمون
نویسنده:
Ilana Maymind
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در حالی که علاقه به اندیشه و نفوذ میمونیدس (1136-1204) در میان محققان همچنان بالاست، او هرگز در گفتگوی فرضی با هیچ متفکر آسیای شرقی قرار نگرفته است. به همین ترتیب، شینران (1173-1262) با برخی از متفکران مسیحی (یعنی کالوین و اخیرا هایدگر) مقایسه شده است، اما اندیشه او هرگز با اندیشه هیچ متفکر یهودی مقایسه نشده است. این پایان نامه بر روی این دو متفکر قرون وسطایی متمرکز است: شینران، بنیانگذار بودیسم سرزمین خالص ژاپنی (جودو شینشو) و میمونیدس، فیلسوف، خاخام، رهبر جامعه و پزشک یهودی. این مقایسه شرایط تبعید مربوط به شینران و میمونیدس را در نظر می‌گیرد و نشان می‌دهد که این تجربه در توسعه برخی از دیدگاه‌های آنها مؤثر بوده است. هنگامی که دیدگاه‌های میمونید، که از امتیاز ارسطویی از امر عقلانی برخوردار است، با دیدگاه‌های شینران، که از سنت شرقی نهفته در اندیشه‌های قرون وسطایی هند، چین و ژاپن در کنار هم قرار می‌گیرد، مجبور می‌شویم برخی از مقدمات را که اغلب فرض می‌شوند، دوباره بررسی کنیم. جهانی بودن این کنار هم قرار گرفتن، جهانی بودن میل انسان برای دستیابی به سعادت را تقویت می کند، اگرچه این دو متفکر به گونه ای متفاوت درک می کنند. ثانیاً، این تحلیل به این واقعیت اشاره دارد که دیدگاه های مربوط به آنها در مورد شادی در مکانیسم هایی نهفته است که شخصیت انسان را شکل داده است. این امر نه تنها در افکار آنها بلکه در رفتار آنها نیز مصداق دارد. و روشی که محیط‌های جابه‌جایی مربوطه آن‌ها بر ساختار اخلاقی آن‌ها بر حسب «دیگری» تأکید، هماهنگ و حساس می‌کرد. این پایان نامه از رویکردی بین رشته ای استفاده می کند و به جای نادیده گرفتن یا نادیده گرفتن نقاط قوت یک مدل رشته ای، که امکان ادغام دانش از فلسفه، مطالعات دینی و الهیات را فراهم می کند، استفاده می کند. توجه ویژه، بر اساس تحلیل دقیق متن، به مضامین زیر معطوف شده است: دیدگاه شینران درباره آمیدا بودا، نظریه‌های شین‌جین، نن‌بوتسو و هاکارای و مفهوم‌سازی او از اخلاق. دیدگاه میمونید در مورد خدا، طبیعت انسان، عقلانیت انسان و نقش احکام. مقایسه این مضامین به ما امکان می دهد استدلال کنیم که ساختار اخلاقی آنها به شدت تحت تأثیر دیدگاه آنها در مورد طبیعت انسان است. این مقایسه بیشتر نشان می‌دهد که رویکرد آن‌ها به «دیگری»، بر اساس دیدگاه آن‌ها درباره ماهیت انسانی، تکیه آن‌ها به الزامات هنجاری را نشان می‌دهد که منعکس‌کننده مدارا و پذیرش است. در نهایت، اشاره می‌کند که دیدگاه‌های آن‌ها درباره ماهیت انسان و بیان متعاقب آن‌ها از تعدادی از مفاهیم به طور ضمنی با تجارب مربوطه آن‌ها از شرایط تبعیدشان رنگ می‌شود. این کنار هم قرار دادن موضوعی اندیشه آنها درک ظریف تری از موضوعاتی مانند شمول و طرد را ارائه می دهد و نشان می دهد که افکار شینران و میمونیدس با توجه به مسائل مدارا و کثرت گرایی ارتباط معاصر دارند.
مکاشفه و خلقت در اندیشه برنارد ال رام و کارل اف.اچ هنری: آفرینش "روزها" به عنوان یک مطالعه موردی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Warren H Johns
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این مطالعه به بررسی رابطه بین آموزه‌های خلقت و وحی در اندیشه انجیلی می‌پردازد، به ویژه با تمرکز بر نوشته‌های دو رهبر برجسته «نئوانجلیکالیسم»، برنارد ال. رام و کارل اف. اچ. هنری. نئوآنجلیکالیسم در دهه 1940 در آمریکا به عنوان واکنشی علیه بنیادگرایی دهه اول قرن بیستم ظهور کرد. یکی از اهداف آن این بود که انجیلییسم را از گرایشات ضد فکری بنیادگرایی رها کند و در عین حال اعتقاد به الهام کامل و تاریخی بودن کتاب مقدس را حفظ کند. در نتیجه، انجیلی ها به دنبال هماهنگ کردن سوابق آفرینش کتاب مقدس با اکتشافات زمین شناسی مدرن بوده اند. اهداف این تحقیق دو چیز است: اول، توضیح چگونگی و چرایی تفاوت برنارد رام و کارل هنری در درک آموزه‌های وحی و خلقت، و دوم، کشف دلایلی که چرا رام، هانری و اکثر الهی‌دانان و دانشمندان انجیلی. درکی استعاری از ایام خلقت اتخاذ کنید، زمانی که اکثریت بزرگ دانشمندان در صد سال گذشته روزهای خلقت را به معنای واقعی کلمه، یعنی روزهای بیست و چهار ساعته، درک کرده اند. رویکرد این پژوهش توصیفی، تطبیقی، تحلیلی و ارزشیابی است. دو فصل اول به معرفی موضوع و بررسی پیشینه تاریخی درک انجیلی از وحی و خلقت می پردازد، در حالی که دو فصل بعدی که به صورت توصیفی نیز می باشد، به تفصیل اندیشه رام و هانری را در مورد آموزه های وحی و آفرینش بررسی می کند. خلقت و به ویژه دیدگاه آنها در مورد روزهای خلقت. فصل پنجم که در بخش عمده ای تطبیقی ​​و تحلیلی است، مشتمل بر مقایسات و تقابل بین اندیشه رامند هنری در باب مکاشفه و خلقت و نیز ماهیت خاص روزهای خلقت است. مرحله ارزیابی شامل بحث در مورد چرایی اهمیت این موضوع برای انجیلییسم است که در قسمت آخر فصل 5 و در خلاصه و نتیجه گیری در فصل 6 ذکر شده است. تفاوت‌های رام و هنری در آموزه‌های وحی و خلقت را می‌توان تا حد زیادی بر اساس روش‌شناسی‌ها و مواضع فلسفی متفاوت این دو توضیح داد. تقابل بین رویکردهای انجیلی برای درک ایام خلقت و رویکردهای دانش غیرانجیلی به بهترین وجه بر اساس درک انجیلی از وحی و الهام توضیح داده می شود.
حقیقت به عنوان یک ویژگی ارزشی و معنایی: دفاع از نظریه اولویت زبانی
نویسنده:
Jacob Grenville Berkson
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : تفکر و استفاده از زبان دو فعالیت متفاوت اما مشابه هستند. اندیشیدن درباره اندیشیدن و اندیشیدن درباره کاربرد زبان دو گرایش عمده در تاریخ فلسفه بوده است. یکی از شباهت های اصلی این است که هر دو فعالیت های عقلانی هستند. در نتیجه، توانایی تفکر و توانایی استفاده از زبان مستلزم توانایی تشخیص و پاسخگویی به دلایل است. با این حال، ویژگی دیگری از این فعالیت‌ها وجود دارد: ما انسان‌ها می‌توانیم دانش صریح از نحوه عملکرد آن فعالیت‌ها و آنچه توسط عملکردها در آن فعالیت‌ها انجام می‌شود، داشته باشیم. بنابراین، نظریه پردازان حداقل با دو محدودیت روبرو هستند: 1. گزارش یک فعالیت عقلانی باید با امکان شرکت عاملان در آن فعالیت سازگار باشد. 2. پس از توصیف یک فعالیت، باید بتوان از فعالیتی که به درستی آن را توصیف می کند، شناخت داشت. روایت‌های مختلفی از نحوه عملکرد تفکر و نحوه عملکرد استفاده از یک زبان و تغییرات بیشتر در گزارشات مربوط به درک صریح اجراهای خاص وجود دارد. این حساب‌ها را می‌توان با دیدگاه‌هایشان درباره ماهیت دلایلی که بر عملکردها در آن فعالیت حاکم است و با دیدگاه‌هایشان در مورد نحوه ارتباط شرح فعالیت با نحوه ادامه فعالیت متمایز کرد. من استدلال می‌کنم که هر توصیفی از تفکر یا استفاده از زبان مستلزم نشان دادن چگونگی تعیین شرایط صدق افکار/جملات است و چگونه ارزش‌های صدق افکار/جملات بر نحوه پیشبرد فعالیت تأثیر می‌گذارد. سپس استدلال می‌کنم که برای داشتن دانش صریح از کاری که انجام می‌دهیم، حقیقت باید یک ویژگی ارزشی اساسی از کاربردهای زبان باشد، و علاوه بر این، یک نظریه شرطی صدق معنا باید به عنوان توصیف عقلانیت استفاده از یک زبان در نظر گرفته شود. . نتیجه بزرگ این است که چون در فهم زبان حقیقت را می‌فهمیم، فلسفه زبان، فلسفه اول است.
پرومتئوس در طول اعصار
نویسنده:
Trijsje Marie Franssen
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه به بررسی نقش و اهمیت اسطوره یونان باستان پرومتئوس در فلسفه غرب از دوران باستان تا امروز می پردازد. با توجه خاص به معانی اخلاقی و وجودی آن، تحلیل این بررسی عمیق، نمای کلی از مجموعه استثنایی کارکردها و مضامین اسطوره را به دست می‌دهد. این نشان می‌دهد که مهم‌ترین کارکردهای اسطوره پرومته، کارکردهای اجتماعی، معرفتی، هستی‌شناختی و اخلاقی آن است و مهم‌ترین مضامین اسطوره آتش، عصیان، خلقت، ماهیت انسانی و ابهام است. پایان نامه استدلال می کند که این تحلیل اطلاعات معناداری را در دو طرف ارجاع به اسطوره پرومتئوس آشکار می کند: ماهیت، کارکردها، مضامین و مفاهیم اسطوره را آشکار می کند، در حالی که اطلاعات مربوط به این کارکردها و مضامین دسترسی به معانی اساسی، اخلاقی را فراهم می کند. گزاره ها و مفاهیم هستی شناختی نویسنده مورد مطالعه. این اثر بر اساس یافته‌های خود ادعا می‌کند که، مانند تاریخ، اولاً، اسطوره پرومتئوس هنوز در فلسفه امروز معنادار خواهد بود. و دوم اینکه تحلیل کارکردها و مضامین اسطوره دسترسی به ایده‌های اساسی زیربنای ارجاعات معاصر به اسطوره را فراهم می‌کند. برای اثبات صحت این ادعاها، این پایان نامه به بررسی بحث معاصر در مورد «افزایش انسان» می پردازد. طرفداران و همچنین مخالفان ارتقاء از افسانه پرومتئوس برای حمایت از استدلال های خود استفاده می کنند. پایان نامه با استفاده از دانش به دست آمده در مورد کارکردها و مضامین اسطوره، منابعی را که با آن مواجه شده است، تحلیل می کند. نتایج این تحلیل تأیید می‌کند که اسطوره پرومتئوس همچنان نقش مهمی در زمینه فلسفی معاصر دارد. آنها درک ما را از استدلال فلسفی، چارچوب هستی شناختی و اخلاق شرکت کنندگان در بحث بهبود می بخشند. و بنابراین نشان می دهد که اطلاعاتی که در مورد اسطوره پرومته در این پایان نامه به دست آمده است، ابزار مفیدی برای آشکار کردن ایده ها و مفهوم سازی های اساسی است که زیربنای ارجاعات معاصر (و احتمالاً آینده) به این اسطوره است.
ترجمه پس از ویتگنشتاین
نویسنده:
Philip Wilson
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در این پایان نامه، من بررسی می کنم که چگونه خوانش فلسفه متأخر لودویگ ویتگنشتاین می تواند برای دست اندرکاران متفکر ترجمه ادبی مفید باشد. ویتگنشتاین، در حالی که یک چهره کلیدی در فلسفه قرن بیستم است، همچنان در حوزه مطالعات ترجمه حاشیه ای باقی می ماند و من استدلال می کنم که کار بعدی او، به دلیل اینکه به ماهیت زبان و معنا می پردازد، به طور بالقوه از اهمیت بالایی برخوردار است: داستانی که ویتگنشتاین بیان می کند. می تواند زمینه را تغییر دهد. می‌تواند مترجمان را از شر تصاویر ترجمه که برای ترجمه ادبی مضر هستند خلاص کند و همچنین می‌تواند ابزارهایی را ارائه دهد که کار ترجمه ادبی را تسهیل می‌کند، مانند: بازی زبان. شکل زندگی؛ نمایندگی قابل بررسی در فصل 1، من رابطه بین فلسفه و مطالعات ترجمه را مورد بحث قرار می دهم و کار بعدی ویتگنشتاین، به ویژه تحقیقات فلسفی 1953 را ارائه می کنم. در فصول 2، 3 و 4، کار ویتگنشتاین را با بررسی به ترتیب به ترجمه مرتبط می‌کنم: خواندن برای ترجمه متن منبع؛ نوشتن متن هدف؛ نظریه پردازی متن هدف در فصل 5 نتیجه گیری می کنم. در سه فصل اصلی، من مطالعات موردی ترجمه شعر ادوارد موریک و عهد جدید را برای نشان دادن استدلال های خود ارائه می کنم. هدف من این است که این پایان نامه مبنایی برای نگرانی بیشتر ویتگنشتاین در مطالعات ترجمه نسبت به گذشته باشد.
مسیحیت اولیه و فلسفه یونانی: استدلال اعمال رسولان در پرتو بحث های فلسفی و مذهبی دوران اولیه پس از هلنیستی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Monique Cuany
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : سخنرانی در آتن (اعمال رسولان 17:16-34) متنی کلیدی برای ارزیابی رابطه بین جنبش مسیحیت اولیه و جهان یونانی-رومی در اعمال رسولان است، اما تفسیر آن به نتایج کاملاً متضادی منجر شده است، برخی آن را نزدیکی می دانند. با خرد یونانی-رومی، و دیگران به عنوان ناسازگار، و محکوم کننده، دینداری و فلسفه غیریهودیان. با این حال، برای هر دو طرف، نتیجه مسیحیت‌شناختی سخنرانی، هم از نظر ارتباط آن با بقیه بحث و هم از نظر دسترسی برای مخاطب یونانی روایت اعمال رسولان، یک معما باقی مانده است. این پایان نامه پیشنهاد می کند که گفتار باید در چارچوب دستور زبان دینی و بحث های فلسفی بین مکاتب هلنیستی در اوایل دوران پس از هلنیستی تفسیر شود. استدلال می‌کند که این رویکرد بر بحث سخنرانی و نتیجه‌گیری مسیحی آن روشن می‌شود و به ارزیابی جدیدی از رابطه بین پیام مسیحیت و فلسفه هلنیستی منجر می‌شود، و شیوه‌ای که اعمال رسولان اعلامیه کریگماتیک را در زمینه غیریهودی به تصویر می‌کشد.
فلسفه کارل پوپر و امکان رویکرد آفریقایی به علم [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Anthony Idoko Okpanachi
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه موردی فلسفی برای دیدگاه فعال و فعال آفریقایی در مطالعات علمی است. بعد آفریقا به طور عمده در یک حوزه تحقیقاتی فعال در حال افزایش علم و جامعه وجود ندارد، حوزه ای کاربردی که در آن فلسفه و سایر علایق رشته ای تلاقی می کنند. برای اینکه بتوانیم این کار را انجام دهیم نیاز به بازنگری در آنچه که سنت فکری آفریقایی را تشکیل می دهد، دارد. در واقع، یک جنبه اصلی از هویت آفریقایی که ارزش و اهمیت معرفتی آن بر اساس معیارهای ایده آل عقل و عقلانیت که با امتیاز دادن به سنت فکری غرب که توسط علم مدرن غربی مشخص شده است، تحقیر، نادیده گرفته و نادیده گرفته شده است. تلاش‌ها و مداخلات برای پیشبرد توسعه علم در زمینه آفریقا (نیجریه) در نتیجه بی‌توجهی زمینه‌ای که رویکرد رایج امروزی را مشخص می‌کند - مبتنی بر معرفت‌شناسی و روش‌شناسی توجیه‌گرا موفق نبوده است. بنابراین، من استدلال می‌کنم که یک مفهوم‌سازی غیرتوجیه‌گرایانه از عقل و عقلانیت - که قابل انتقاد تلقی می‌شود و نتایج مبادلات انتقادی را آنطور که در کارل پوپر ارائه شده جدی می‌گیرد - با وضعیت علمی در نیجریه مناسب‌تر است. این کاوش نه تنها به کاهش تنش‌های فرهنگی کمک می‌کند، بلکه می‌تواند مبنای جدیدی برای تعامل بین سنت‌های دانش آفریقایی و غربی ایجاد کند. یکی از جذابیت‌های خاص در فلسفه پوپر - اما اغلب در ادبیات نادیده گرفته می‌شود - ارتباط قوی بین معرفت‌شناسی او از علم و اندیشه سیاسی او. با اشاره به اصول معرفتی کلیدی که از معرفت‌شناسی پوپر به سیاست او سرازیر می‌شوند، هدف من ارائه گزارشی قوی‌تر از مشکل پیشرفت علم در آفریقا نسبت به سایر رویکردها است. اینها را می‌توان «استعمارگر» توصیف کرد، و پاسخ را در تحمیل علم غربی و ارزش‌های آن، و «سنتی‌گرا» دانست که با حمایت از دانش و نظام‌های ارزشی بومی در برابر آن مقاومت می‌کنند. با قرار دادن روایت من بین این گزینه ها، فلسفه پوپر به عنوان چارچوبی به کار گرفته می شود که در آن گفتگو بین دو فرهنگ به ظاهر ناسازگار امکان پذیر می شود. تأکید پوپر بر فضایل معرفتی صراحت و فروتنی که با خطاپذیری و عقل گرایی انتقادی تأکید شده است، امکان توسعه مدل جدیدی از عقلانیت را فراهم می کند که نه مطلق است و نه نسبی، بلکه کثرت گرایانه است. بنابراین، اگرچه تمرکز اصلی بر توسعه فرهنگ علمی آفریقایی است، اما این تز نیازمند ارزیابی مجدد علوم غربی از گرایش ها و چشم انداز خود است.
درک خود و شخصیت: بررسی مبانی هنجاری فلسفه سیاسی هگل
نویسنده:
Timothy Robert Carter
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه از تفسیری بدیع از مبانی هنجاری فلسفه اجتماعی و سیاسی بالغ هگل دفاع می کند. این استدلال می‌کند که عاملیت خودمختار مبتنی بر انگیزه درک خودمان است، که به ما هدفی می‌دهد که به‌طور اجتناب‌ناپذیری به عنوان عامل به آن متعهد هستیم. استدلال می‌کند که این هدف در نهایت پرورش و عمل از روی احساس «عشق اخلاقی» را منطقی می‌کند، که یک نگرش ارزیابی مثبت نسبت به کالاهای افراد دیگر است که به نوبه خود متضمن تعهد به نهادهای اجتماعی و سیاسی هگل است. در تئوری Sittlichkeit یا زندگی اخلاقی خود طرح می کند. عشق اخلاقی راهی نهایی است که افراد از طریق آن خود را برای خود قابل درک می کنند. زندگی اخلاقی روشی است که آنها از طریق آن این عشق را ابراز می کنند. به همین دلیل است که عمل مستقل در نهایت مستلزم مشارکت در چنین نهادهایی است. پیشنهاد می‌کنم که این تفسیر از برخی کاستی‌های رویکردهای جایگزین به این موضوع اجتناب کند. فصل 1 مفهوم عاملیت خودمختار را به عنوان انگیزه به سوی درک خود معرفی می کند. در فصل 2، من استدلال می‌کنم که این انگیزه هم با توجه به هویت‌های فردی ما («شخصیت‌های») ما عمل می‌کند و هم به‌طور تکاملی، در طول زمان، به طوری که عواملی که با این انگیزه مشخص می‌شوند، در نهایت به این سمت هدایت می‌شوند که خود را به‌عنوان «افراد» تصور کنند. حس فنی: به عنوان عواملی که عقلاً مجبور به تشخیص دیگران هستند. در فصل‌های 3 و 4 نشان می‌دهم که بین این دو جنبه از هویت ما تنشی وجود دارد و نظریه ذهن عینی هگل عملاً نتیجه‌گیری از این تنش است.
حقوق دیگری: فراپدیدارشناسی امانوئل لویناس به عنوان نقدی بر «مقاله‌ای درباره حقوق» هیلل اشتاینر
نویسنده:
Andrew Thomas Hugh Wilshere
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در فلسفه معاصر درباره عدالت، تقابلی بین رویکردهای تجربی و استعلایی قابل شناسایی است. هیلل اشتاینر یک رویکرد تجربی را نشان می دهد: او برای ساختن گزارشی از عدالت به عنوان حقوق از حداقل مواد استقرایی شهودهای زبانی و اخلاقی روانشناختی بحث می کند. از این گشایش، او در نهایت به این نتیجه می‌رسد که افراد دارای حقوق اولیه برای مالکیت شخصی و در ابتدا سهم برابر از منابع طبیعی هستند. امانوئل لویناس رویکردی استعلایی را نشان می‌دهد: او استدلال می‌کند که عدالت از یک رابطه اخلاقی متعالی مسئولیت در قبال دیگری ناشی می‌شود. این رابطه زیربنای همه شناخت های ذهنی است و عقلانیت، استدلال و حقوق را ممکن می سازد. تجزیه و تحلیل هر یک از این موقعیت ها مشکلات خاصی را آشکار می کند. از یک سو، استدلال اشتاینر حاوی تعدادی پیش فرض روش شناختی، مفهومی و ساختاری پنهان است. اینها شامل مفاهیم پیش‌نظری «شخص»، «برابری» و «ثابت» است. این پیش‌فرض‌ها نتایجی را که اشتاینر به آن‌ها می‌رسد، پیش‌فرض و شرط می‌کنند. از سوی دیگر، لویناس نمی‌تواند گزارش قانع‌کننده‌ای از این که چگونه خود به موضوعی از تاملات خودم درباره اخلاق و عدالت تبدیل می‌شود، ارائه دهد. این به معنای نابودی سوژه است که استدلال او را برای موضوع به عنوان محل عمل مسئولانه تضعیف می کند. همانطور که اشتاینر مشخص می کند، عدالت عوامل اخلاقی برابر را در بر می گیرد. بنابراین توصیف هذلولی لویناس از عدم تقارن رابطه اخلاقی باید تجدید نظر شود. با این وجود، آنچه باقی می‌ماند، قدرت استدلال لویناس برای اولویت رابطه اخلاقی بر موضوع‌سازی، عقلانیت و آگاهی است. پیش فرض های پنهانی که از کار اشتاینر حمایت می کنند، شاهدی بر معقول بودن لویناس در این زمینه است. شرح اشتاینر از عدالت به عنوان حقوق مستلزم یک رابطه اخلاقی قبلی است که در آن ما یکدیگر را به عنوان افراد جداگانه ای می شناسیم که هر یک دارای وضعیت اخلاقی خاص خود هستند. نگرش عدالت انگیز توصیف اشتاینر از عدالت است. این نگرش در زبان مشهود است که قبل از اندیشیدن، ارتباط است. از آنجایی که حقوق فردی را می توان تنها بر اساس یک رابطه مسئولیت تصور کرد، حقوق اساساً حقوق دیگری است.
  • تعداد رکورد ها : 1276